نغمه
دلش می خواست سرش را بگذارد و بمیرد، اما راهی نداشت باید می گذاشت این شب لعنتی به هر نحوی که بود تمام شود، دلش را نداشت که چشم توی چشم پیرمرد بکنه و بعد از یک عمر بچه بزرگ کردن بهش بگه؛ نه!
View Articleدلارآم در عید
دلارام عزیزم سلامشب برای تاریکیاش به بیخورشیدی نیاز ندارد، همچنان که روز محتاج خورشید نیست، این را از نفسهایی شنیدهام که گاهی تند، گاهی کند و گاهی نمیزند. این توهمی است ناگزیر.دلارام عزیزم،...
View Articleدلارآم در «سیزده به در»
دلارآم اصلاً معلوم هست تو کجایی!؟حالم بد است نازنین. باید یک دنیا کلمه بالا بیاورم تا شاید کمی بتوانم نفس بکشم. دکتر معتقد است باید بخوابم. خیلی هم بخوابم. اما من میترسم. من از این که برای نفس کشیدن...
View Articleتکتم (قسمت اول)
1)تکتم ایستاده بود کنج تراس و زل زده بود به گنبد طلا، اصلا برای همین که تراس رو به گنبد طلا بود مجید این آپارتمان را خریده بود. هیچ کس حرفی نمی زد، نه مجید نه تکتم. حرفی نمانده بود. هر صحبتی باید به...
View Articleخداحافظی در تولد
عزیزم، نازنین!مهربانم، دلت که پیش کسی باشد، حرف خودش خود به خود می آید. دل آدم پیش کسی است که می خواهد همه چیزش را بی هیچ مصلحت اندیشی و بی هیچ ملاحظه ای بریزد روی دایره. حالا تو هی بگو که پر حرفی می...
View Articleتکتم (کامل)
1)تکتم ایستاده بود کنج تراس و زل زده بود به گنبد طلا، برای همین که تراس رو به گنبد طلا بود مجید این آپارتمان را خریده بود. هیچ کس حرفی نمی زد، نه مجید نه تکتم. حرفی نمانده بود. هر صحبتی باید به جایی...
View ArticleArticle 2
1)سفید شده بودمدر موهای صورت پدرمآنگاه که من را بسته بودندبه ناف تنهاییشقه شقهبریده بریده2)به گریه نشست پیرمرد غرورش راوقتی عمو مرد و وقتی منتف کرده های زندگی ام را قورت دادم3)مولود تنهاییمن و جادهبی...
View ArticleArticle 1
مرا به گذار روزهای از دست رفته تحقیر مکنمن از گاه واپسین می ترسمسرم را بالا نخواهم آوردچشمانم دیدنی نیستلرزه انداخته بر اندام متلاشی امهجوم سهمگین نگاهتصدایم نکنمن از عقوبت این ماجرا بیزارمافسار بزن...
View Articleمگر مرگ
بجز مرگ در حصار آرامشچیزی مرا به وطن نخواهد کشاندبه رغم تمام قبرستان هاخاکی چشمهایم را پر نخواهد کردمگر کوچه های کودکیزردی چشمانمراوی مردی است که روزها می خنددو شب ها را گریهمرگخندی عمیقغصه هایم را راه...
View Article
